ارتباط با مشتری و فرهنگ سازمانی
ارتباط با مشتری در حوزه تجارت الکترونیک اهمیت بسیاری دارد و میتواند تاثیر قابلتوجهی بر موفقیت کسبوکار داشته باشد.
ارتباط با مشتری در تجارت الکترونیک میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم صورت گیرد. در ارتباط مستقیم، ارائهدهنده خدمات و محصولات میتواند از راههایی مانند پیامک، ایمیل، چت آنلاین یا تلفن در ارتباطی دوجانبه به سوالات مشتریان پاسخ گویند و مشکلاتشان را حل کنند. همچنین، در ارتباطات غیرمستقیم نیز میتوانند از طریق وبسایت، رسانههای اجتماعی، بلاگها و نمایش نظرات مشتریان در مورد محصولات و خدمات به راهنمایی و آموزش مشتریان بپردازند.
پیش از فروش محصول یا خدمات، میبایست مشتریان را مجذوب ارزشها و فرهنگ سازمانی شرکت نمود.
باید دانست که برای تعیین جایگاه یک شرکت در ذهن مشتریان، چیزی که موجب تمایز آن شرکت از دیگران میشود، تنها محصولات و خدمات آن نیست، بلکه فرهنگ و ارزشهای سازمانی هستند که جایگاه آن شرکت در ذهن مشتریان را تعیین میکنند.
به بیان دیگر، شرکتی در ارتباط با مشتریان موفق است که علاوه بر اینکه خدمات و محصولات برتری ارائه میدهد، با ارائهی جلوههایی از ارزشها و فرهنگ سازمانی خود نیز، خویشتن را در ذهن مشتریان از سایرین متمایز مینماید.
وقتی کارکنان یک شرکت با برخورد حرفهای و صمیمانه، مشتریان را مجذوب ارزشها و فرهنگ شرکتشان میکنند، دیگر ارتباطشان با مشتریان فقط در سطح معاملات نیست، بلکه بسیار فراتر از آن خواهد بود؛ افزایش فروش خواهند داشت و این اساس بقا و موفقیت آن شرکت خواهد شد.
شرکتهایی که فرهنگ تطبیقپذیری همراستا با اهداف کسبوکارشان دارند، همیشه عملکرد بهتری نسبت به رقبایشان دارند. فرهنگ تطبیقپذیری همراستا با اهداف کسبوکار به معنای ایجاد یک محیط کاری و فرهنگ سازمانی است که اعضای آن توانایی تطبیق با تغییرات و نیازهای محیط کسبوکار را داشته باشند. این فرهنگ اهمیت بسیاری برای کسبوکارها دارد، چراکه در دنیای پویا و پیچیده امروزی، تطبیق سریع با تغییرات فنآوری، بازار، و شرایط اقتصادی، امری ضروری است.
برای ایجاد فرهنگ تطبیقپذیری همراستا با اهداف کسبوکار، باید به عوامل زیر توجه کرد:
رهبری تطبیقپذیر:
رهبران باید نقش اساسی در ترویج فرهنگ تطبیقپذیری داشته باشند. آنها باید انگیزه و روحیه تطبیق را در تیمهای خود ایجاد کنند و این ارزش را به عنوان بخشی از ماموریت و هدف کلی سازمان ترویج کنند.
آموزش و توسعه مهارتها:
باید فرصتهای آموزشی و توسعه حرفهای فراهم شود تا اعضای تیم قادر به یادگیری مهارتهای جدید و تطبیق با تغییرات باشند.
شفافیت و ارتباطِ باز:
ارتباط باز و شفافیت در مورد تغییرات و تصمیمات سازمانی برای اعضای تیم اعتماد به ارمغان میآورد و آنها را برای تطبیق با آنها آماده میکند.
تشویق به نوآوری و پذیرش ریسک خطاهای سازمانی:
باید فرهنگی ایجاد شود که افراد را به تجربههای نوآورانه با وجود ریسک خطاهای سازمانی تشویق کند و از آن تجربههای نو و خطاهای احتمالی برای یادگیری و بهبود استفاده شود.